۱۳۸۹ فروردین ۱۳, جمعه

توالت عمومی !

توالتای بین راهو دیدی؟

اگه ندیدی ، پس کجاها ...یدی؟!

کافیه که میون جاده باشی

آرزوت این باشه بری ب...اشی !

می خوای بری یه جا که راحت بشی

سه سوته زود،قضای حاجت بشی

جاذبه از پایین فشار آورده

کرم گرسنه روده هاتو خورده

همون جوری که راهو در پیش داری

میوه نخوردی اما خب جیش داری

هر طرفو نگا نگاه می کنی

هی آخ و واخ و آه و آه می کنی

با دیدنش کم می شه انتظارت

فرتی می ری توش برسی به کارت

هنوز به دیوا را نگا نکرده

دکمه ی شلوارتو وانکرده

رو دیوارا و پشت در می بینی

یه عالمه خشکیده آبِ بینی!

فحشای جورواجور و خیلی بد،بد

بخون دوباره "بدبدو " مجدد!

شکلای س ک س ی و فجیع و ناجو ر

آموزش کارای بد با دستور

هرکی رسیده زیر اون زده زِر

تووش می مونی چرا نگشته فیلتر؟!

یکی نوشته : " کارخر عرعره

هرکی اینو بخونه خیلی خره !"

یکی دیگه با ماژیک فسفری

زیرش نوشته : " مرگ بر مف خوری! "

یکی نوشته : " گر شده دلت تنگ

سیفونتو بکش ، تموم می شه جنگ! "

یکی نوشته : " افتخار دادم

داخل این محل شعار دادم! "

یکی دیگه نوشته : " مشکل داری

علاقه به حل مسائل داری ؟

بیا دبل یو سی که بی دردسر

هرچی دلت می خواد بگی بی خطر!"

یکی نوشته : " من مجردم ها

شماره مو نوشته ام همین جا ..."

یکی نوشته : " خب بشین ، جون بکن!

فشار بده ...تموم می شه ...زور نزن ! "

توو فکر این کارای ضد فرهنگ

جات ننشستی که صدا میاد : "بَنگ ! "

از کجا بود؟... زلزله شد یا آوار ؟!

صدا میاد شبیه تیر رگبار

مسلسلی ...پشت هم و تخته گاز

تَرَق... تَرَق ،تیریک تیریک ...اعتراض (!)

آدمای همسایه از هر طرف

با اون صداها می زنن توو هدف!

تلنگاشون یکی یکی در می دره

صداهاشون این ور و اون ور می ره

بی صدا یا صدا دارش بو داره

بوی پیاز و سیر و کوکو داره

از اون صدا و بو می شی دیوونه

دسشویی نه ،بهش بگو زورخونه !

بازم با این هجوم اتفاقات

خالی می شی از اون همه مکافات !

شیلنگِ آب نداره شیرِ آبش

آفتابه شو می ذاری زیر آبش

شیرشو باز می کنی ،آب نمیاد

از اون لحاظ (!) می کنی ،آب نمیاد

سیفونشم به تنبلی دچاره

آفتابه شم سوراخه ، آب نداره

می خندی هی به این همه ضد حال

حل می کنی مشکلتو با دسمال !

تو هم دلت می خواد که زیر فُحشا

چیز بنویسی ، بکنی یه امضا !

(انتخابش با خودته هموطن

به بنده هم ربطی نداره اصلا!)

می آی بیرون از اون اتاق تاریک

می شی به اون درِ خروجی نزدیک

دم درش یه آدم پاچه گیر

نشسته تا بیرون بری ، با زنجیر!

کاری نداره که چه کاری اون توو

کرده باشی ، فهمیدی بچه پررو؟!

هزارتومن می خواد باید رد کنی

حق نداری هزارو نهصد کنی

پولش ندی ،جون شما می ده فحش

داد می زنه ، مثل خرا می ده فحش :

"پلاستیک ِ شیشه ای ِ مولینکس !

آبروتو خم می کنم توو وایتکس!

شرم و حیا نمی کنی بی هنر؟

حروم خور ِ بی ادب خاک توو سر !

دو ساعته اون توو بودی کلافه

حساب نشد برات وقت اضافه !

اینجا کجاس ؟ - توالت عمومی

بنده کی ام ؟ - روابط عمومی (!)

یا پول می دی یا بر می گردی اون توو!

بالا آوردی کفرمو...تِر تِروو...! "

...فحش می ده ، فحش می ده ، با احساس

بدون شرمندگی و بی هراس

***

توو کشوری که دسشویی ش پولیه

فحش دادن یه چیز معمولیه !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر