شاهین نجفی (۱۳۵۹-) ترانهسرا، نوازنده گیتار و خوانندهٔ ایرانی مقیم آلمان شاهین زاده سال ۱۳۵۹ در بندر انزلی است و در گیلان زندگی میکرده است. او دانشجوی رشتهٔ جامعه شناسی بوده که به دلیل ابراز عقیده موفق به پایان تحصیلاتش نشده است[نیازمند مدرک معتبر و بی طرف] و به قول خودش «جامعه شناسی را در جامعه فرا گرفته، نه در دانشگاه». او از نوجوانی به سرودن شعر و ترانه روی آورد و ساز گیتار را در سبکهای کلاسیک و فلامنکو آموخت. او آواز خواندن را، ابتدا در سبکهای راک و اسپانیولی در ایران به صورت زیرزمینی آغاز کرد و با چند گروه مختلف همکاری کرده است.
شاهین نجفی (۱۳۵۹-) ترانهسرا، نوازنده گیتار و خوانندهٔ ایرانی مقیم آلمان شاهین زاده سال ۱۳۵۹ در بندر انزلی است و در گیلان زندگی میکرده است. او دانشجوی رشتهٔ جامعه شناسی بوده که به دلیل ابراز عقیده موفق به پایان تحصیلاتش نشده است[نیازمند مدرک معتبر و بی طرف] و به قول خودش «جامعه شناسی را در جامعه فرا گرفته، نه در دانشگاه». او از نوجوانی به سرودن شعر و ترانه روی آورد و ساز گیتار را در سبکهای کلاسیک و فلامنکو آموخت. او آواز خواندن را، ابتدا در سبکهای راک و اسپانیولی در ایران به صورت زیرزمینی آغاز کرد و با چند گروه مختلف همکاری کرده است. پیش از مهاجرت به آلمان مدتی سرپرست يک گروه موسیقی زیرزمینی در ايران بود و در آلمان سرپرست گروهی به نام «اينان». آخرین گروهی که با آن همکاری میکند، گروه تپش ۲۰۱۲ است۳. با پیوستن او به این گروه و اجرای شعرهای سیاسی-اجتماعیاش، تپش ۲۰۱۲ بیش از پیش مورد استقبال مخاطبان و رسانههای فارسیزبان قرار گرفته است۴ در ترانههای شاهین نجفی، آمیزهای از اعتراض به حکومت مذهبی، فقر، زنستیزی، سانسور و اعتیاد را میتوان دید. او تلاش میکند که عناصر شاعرانه و ادبی و اصطلاحهای فلسفی و سیاسی در ترانههایش حضور داشته باشند. ترانهها همچنین ببینید: ما مرد نیستیم برخی از ترانههای شاهین نجفی: حاجی ما آخر خطیم ترانهای است شامل انتقاد از تفکری که در جامعه ریشه دواندهاست. فحش بده ترانهای است درباره فشارهایی که به وی وارد شدهاست ما مرد نیستیم ترانهای است که از طرف وی به جنبش زنان ایران تقدیم شدهاست. عمو کریس تاوون داره کریس دیبرگ خواننده معروف انگلیسی زبان چندی پیش طی سفر به ایران و برای اولین مجوز اجرای کنسرت یک خواننده غربی در ایران پس از انقلاب اینگونه میگوید «تهران امروز از نیویورک و لندن امن تر است». این ترانه اعتراضی است به این گفته کریس دی برگ بامداد برای بامداد ترانهای است که به یاد احمد شاملو سروده و اجرا شدهاست. آوازه خوان در خون ترانهای است اعتراض آمیز به یاد فریدون فرخزاد همراه با انتقاد به کشته شدن او. حرفِ زن ترانهای است درباره حقوق زنان. زندگی سگی ترانهای است که به انتقادی کنایه گونه از زندگی امروز ایرانیان میپردازد. ما شرریم ترانهای است در اعتراض به رپرهایی که فقط از پارتی و سکس میخوانند. طوری که میگوید: پسر حاجی نبودیم که از شکم سیری بگیم چشا باز، تیز نگن یه وقت بی غیرتیم رپ ما رپ تلویزیون تپش نیست رپ سرخوشی و آجیل و کیشمیش نیست رپ درد و بند و زجر و زندونه اونی که اینا رو کشیده حرفمو میدونه نجفی در قسمتی از این آهنگ نیز به انتقاد از برنامه شوک بر آمده و میگوید: میخواین رپ و خراب کنین بگین فقط فحشه پاش برسه میدیم ولی یه معنیی توشه میخواین رپ و خفه کنین بگین طالبش نیست چرا چون خالتورین، خوب اینکه مشکل نیست من خرم ترانهای است درباره دانشجویان و مشکلاتی که برای آنها در جمهوری اسلامی بهوجود آمدهاست. مطربان میهن فروش. این ترانه در رابطه با نکوهش موسیقی لوس آنجلسی است. نمونه شعر: تو بوی سیلی و شلاق میدی خانوم تا کی میخوای به مردا باج بدی خانوم ما که از مردی مردیم لااقل تو زن باش یه کم از اون عطر غیرتت رو ما هم بپاش ماکه از مَردی مُردیم و چیزی ندیدیم از تو کتاب اسم رستم و فقط شنیدیم که اگر اونم بود امروز حتمآ کراکی بود رستم امروز از جنس بد شاکی بود رستم اگر بود واسش جرم میساختن تو گردنش آفتابه لگن مینداختن از «ما مرد نیستیم»
شاهین نجفی (۱۳۵۹-) ترانهسرا، نوازنده گیتار و خوانندهٔ ایرانی مقیم آلمان شاهین زاده سال ۱۳۵۹ در بندر انزلی است و در گیلان زندگی میکرده است. او دانشجوی رشتهٔ جامعه شناسی بوده که به دلیل ابراز عقیده موفق به پایان تحصیلاتش نشده است[نیازمند مدرک معتبر و بی طرف] و به قول خودش «جامعه شناسی را در جامعه فرا گرفته، نه در دانشگاه». او از نوجوانی به سرودن شعر و ترانه روی آورد و ساز گیتار را در سبکهای کلاسیک و فلامنکو آموخت. او آواز خواندن را، ابتدا در سبکهای راک و اسپانیولی در ایران به صورت زیرزمینی آغاز کرد و با چند گروه مختلف همکاری کرده است. پیش از مهاجرت به آلمان مدتی سرپرست يک گروه موسیقی زیرزمینی در ايران بود و در آلمان سرپرست گروهی به نام «اينان». آخرین گروهی که با آن همکاری میکند، گروه تپش ۲۰۱۲ است۳. با پیوستن او به این گروه و اجرای شعرهای سیاسی-اجتماعیاش، تپش ۲۰۱۲ بیش از پیش مورد استقبال مخاطبان و رسانههای فارسیزبان قرار گرفته است۴ در ترانههای شاهین نجفی، آمیزهای از اعتراض به حکومت مذهبی، فقر، زنستیزی، سانسور و اعتیاد را میتوان دید. او تلاش میکند که عناصر شاعرانه و ادبی و اصطلاحهای فلسفی و سیاسی در ترانههایش حضور داشته باشند. ترانهها همچنین ببینید: ما مرد نیستیم برخی از ترانههای شاهین نجفی: حاجی ما آخر خطیم ترانهای است شامل انتقاد از تفکری که در جامعه ریشه دواندهاست. فحش بده ترانهای است درباره فشارهایی که به وی وارد شدهاست ما مرد نیستیم ترانهای است که از طرف وی به جنبش زنان ایران تقدیم شدهاست. عمو کریس تاوون داره کریس دیبرگ خواننده معروف انگلیسی زبان چندی پیش طی سفر به ایران و برای اولین مجوز اجرای کنسرت یک خواننده غربی در ایران پس از انقلاب اینگونه میگوید «تهران امروز از نیویورک و لندن امن تر است». این ترانه اعتراضی است به این گفته کریس دی برگ بامداد برای بامداد ترانهای است که به یاد احمد شاملو سروده و اجرا شدهاست. آوازه خوان در خون ترانهای است اعتراض آمیز به یاد فریدون فرخزاد همراه با انتقاد به کشته شدن او. حرفِ زن ترانهای است درباره حقوق زنان. زندگی سگی ترانهای است که به انتقادی کنایه گونه از زندگی امروز ایرانیان میپردازد. ما شرریم ترانهای است در اعتراض به رپرهایی که فقط از پارتی و سکس میخوانند. طوری که میگوید: پسر حاجی نبودیم که از شکم سیری بگیم چشا باز، تیز نگن یه وقت بی غیرتیم رپ ما رپ تلویزیون تپش نیست رپ سرخوشی و آجیل و کیشمیش نیست رپ درد و بند و زجر و زندونه اونی که اینا رو کشیده حرفمو میدونه نجفی در قسمتی از این آهنگ نیز به انتقاد از برنامه شوک بر آمده و میگوید: میخواین رپ و خراب کنین بگین فقط فحشه پاش برسه میدیم ولی یه معنیی توشه میخواین رپ و خفه کنین بگین طالبش نیست چرا چون خالتورین، خوب اینکه مشکل نیست من خرم ترانهای است درباره دانشجویان و مشکلاتی که برای آنها در جمهوری اسلامی بهوجود آمدهاست. مطربان میهن فروش. این ترانه در رابطه با نکوهش موسیقی لوس آنجلسی است. نمونه شعر: تو بوی سیلی و شلاق میدی خانوم تا کی میخوای به مردا باج بدی خانوم ما که از مردی مردیم لااقل تو زن باش یه کم از اون عطر غیرتت رو ما هم بپاش ماکه از مَردی مُردیم و چیزی ندیدیم از تو کتاب اسم رستم و فقط شنیدیم که اگر اونم بود امروز حتمآ کراکی بود رستم امروز از جنس بد شاکی بود رستم اگر بود واسش جرم میساختن تو گردنش آفتابه لگن مینداختن از «ما مرد نیستیم»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر