۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه

سال نو.....شعر طنز

می شود امسال بهتر سال نو

بهتر از هر سال دیگر ، سال نو

می شود با لطفِ مسوولین امر

غصه و غم خاک برسر ، سال نو !

یا پیامک می رسد از دوستان

یا که می آید نمابر سال نو !

نیست بعد از توپ و تانک و فشفشه

صحبت از شیر سماور ، سال نو !

طبق تمهیدات مجلس بعد از این

می رود تا ماه آذر سال نو !

کارمند از فرط بی دردی فقط

کیف خواهد کرد با هر سال نو !

هفت گاو چاق دارد می خورد

هفت تایی گاو لاغر ، سال نو

پس برای صرفه جویی جای مرغ

حال کن با تخم کفتر ، سال نو!

این شکافِ بین ما و زندگی

می شود این بار کمتر ،سال نو

چرخ پر باد تورم چارتاش ،

می شود بدجور پنچر سال نو !

می نماید دولت خدمتگذار

کوچه ها را سنگ مرمر ، سال نو !

با کمی تغییر در جنس بشر

می شود خواهر ، برادر سال نو !

( یعنی از جنس مونث می توان ،

ساخت یک جنس مذکر سال نو ! )

رشد خواهد کرد هر چیزی ! به جز

طفلکی این دبّ اصغر ، سال نو !

هر کسی پایین منبر بوده است

می رود بالای منبر ، سال نو !

خاک بر فرق کسی که می زند

همچنان از پشت خنجر ،سال نو

گرگ چندی در لباس میش رفت

می شود رو دستش آخر ، سال نو

آن که بالا بوده می آید به زیر

با زرنگی می رود در ، سال نو !

از در و دیوار مهمان می رسید

میهمان ؟ نه ! قوم بربر ، سال قبل !

حکم این جانب وَ آن الواط ها

یک مویز و چل قلندر ، سال قبل !

نامسلمانی که می دیدم شدید

می شدم از بیخ کافر ، سال قبل !

مثل دریا بود و ما را غرق کرد ،

درخودش نرخ شناور سال قبل !

جای نان با بچه گفتم می خرم

من برایت باز مادر ، سال قبل !

من پسر می خواستم ، البته باز

همسرم زایید دختر ! سال قبل

گور بابایش ولی این بار شد

ظاهرا از ما مکّدر ، سال قبل !

مثل ابراهیم اگر فرصت شود

می دوم دنبال هاجر ، سال نو !

فکر تجدید فراشم ، منتها

زن نمی گیرم مگر ، در سال نو !

از کتاب خاطراتم میوه رفت

می رسد اما چغندر سال نو !

بچه می خواهد لباس و پول نیست

باز شد صحرای محشر ، سال نو !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر